هیچ چیز در این جهان چون آب، نرم و انعطافپذیر نیست؛
با این حال براى حل کردن آنچه سخت است،
چیز دیگرى یاراى مقابله با آب را ندارد!
نرمى بر سختى غلبه مىکند و لطافت بر خشونت.
همه این را مىدانند، ولى کمتر کسى به آن عمل مىکند!
انسان، نرم و لطیف زاده مىشود
و به هنگام مرگ، خشک و سخت مىشود.
گیاهان هنگامى که سر از خاک بیرون مىآورند،
نرم و انعطافپذیرند و به هنگام مرگ،
خشک و شکننده؛
پس هر که سخت و خشک است،
مرگش نزدیک شده و هر که نرم و انعطافپذیر،
سرشار از زندگى است.
آرام زندگى کن!
هرگز با طبیعت یا همنوعان خود ستیزه مکن
و گزند را با مهربانى تلافى کن.
هر روز می روم به مسیری که دیدمت
جایی که عاشقانـه به جانم خریدمت
جایی که دیدم ای گل زیبا شکفته ای
امـا بـرای آنـکه بـمانـی نچـیدمت
یادم نرفته است که چشمان خسته ام
افتـاده در نـگاه تـو بودو نـدیدمـت
یعنـی ندیـدم آمده بـاشی برای من
اما به چشم آمـده ها می کشیـدمت
گر من خدات می شدم ای نازنیـن من
اینـگونـه بـا وقـار نـمی آفریدمـت
حتی به جای اینکه بچینم تو را ز خاک
یک عمـر عاشقانـه فقط پـروریدمت
دیـوانـه ام کـه بـا هـمه بی وفـائیت
سی سال می نوشتمت و می شنیدمت
آری بـرای اینکه بـدانی چه می کشم
هر روز می روم به مسیری که دیدمت
داشتیــم از یار ، انـگار انتــظاری بیشتر ...
سخت بی یاریم و از این بد بیاری بیشتر؟
زلف غدارش حریص و چشم مکارش چموش
می رود در دام او هـــــــر دم شکاری بیشتر
ما برایش جان فدا کردیم و او با طعنه گفت:
"چیز دندان گیـــر مرغـــوبی نداری بیشتر ؟"
گفتم :"او را بیشتر میخواهی از مـــن نازنین؟"
خنده ای زد زیر لب،گفت :" از تو ؟آری ؛بیشتر ..."
هیچ کس را زیر بار تار مویش تاب نیست ...
میگذارد باد هـــم بــر شانه باری بیشتر
خوب با ما تا نکردی ،بد گذشتی روزگار ...
گریه بایــد کـــرد اما خنده داری بیشتر !
گفت :"مختاریم ،یا من می روم یا خود برو ..."
جبر محض است این مسلمان ...اختیاری بیشتر ...