اجازه هست بگویم: سلام ! حال شما ؟
که باز وصل شود سیم اتصال شما ؟
اجازه هست بگویم که باز دخترکی
نشسته بین ورق های آس فال شما ؟
سلام خوب ترین اتفاق ناممکن
که آتشم زده دریاچه ی خیال شما !
ببخش حضرت آقا ! ولی فقط یک بار
بگو نبودن من در دل زلال شما ،
به درد خورد ؟ دوای جنونتان شده است ؟
رسیده شد رطب اشتیاق کال شما ؟
زیاده عرض ندارم ؛ خدا نگه دارت ؛
و بهترین نفس عاشقانه مال شما !
غزل کریمی
برداشتت جالبه
نگاه شما زیباست
برچسب های پایین هر پستت خیلی جالبن
هوم؟ از چه نظر؟ بذار دقت کنم
اونی که خودم برداشت میکنم رو تگ میزنم